.
دستم نمیرفت برای نوشتن “شیشلی” شاید چون اصلا دوسش ندارم! یکی از جاهاییه که حس میکنم از نظر اقتصادی و فرهنگی دو قطبیه..صفر و یک! همه و هیچ!
مثلا شیشلی که بگن اولینچیزی که به ذهنتون برسه نیشانتاشی و دومیش مرکز خرید جواهره!
از ایستگاه متروی عثمانبی که بیاین بیرون و رو به تاکسیم وایستین، سمت چپتون خیابون روملی حیصار و نیشانتاشی و سمت راستتون محله فریکوی که از قدیم محل سکونت مهاجرای فرانسوی بوده ولی الان بیشتر مهاجرای روس، ایرانی، الجزایری و تراوستیها زندگی میکنن
نیشانتاشی هم جزو لوکسترین خیابونا برای خرید و ویترینشاپینگه! سبک معماری قرن نوزدهمش، خیابونای سنگی و باریکش، ویترینای لوکسش که عمدتا متعلق به دیزاینرای خاصی هستن و کمتر میشه توش برندهای زنجیرهای رو دید مگه تو مرکز خریدش..
ادامه که بدین نیشانتاشی رو میرسین به محله ماچکا و تشویکیه که باز جزو مناطق گرون قیمت استانبولن و یه زمانی تمام این مناطق شکارگاههای پادشاهای عثمانی بودن! این تیکه از شهر با اینکه از نظر مکانی کاملا تو مرکزه ولی انقدر دنج و خلوته که انگار کیلومترها از شهر فاصله داره!
اگه محله تشویکیه رو رو به شمال ادامه بدین میرسین به فولیا..اینجا جزو مناطق متوسط به بالا، قابل زندگی کردن، تر و تمیز ولی همچنان قدیمی شیشلیه..پشت جواهر یعنی! ولی نگم براتون از سراشیبیاش! اون اتاق چهل متری بدون پنجره من، درواقع سلول انفرادی که دو سال پیش هزاروهشتصد لیر میدادم براش تو این منطقه بود..اونموقعها یه خونه نورمال دوخوابه رو زیر دوهزاروپونصد لیر نمیشد پیدا کرد! الانو نمیدونم!
انقدر شیب تندی داشت که شهرداری یه رینگ رایگان گذاشته بود تا از پایین مردمو برداره بیاره بالا تا جلوی مترو!
میتونم بگم شیشلی با خیابون هالاسکارگازی به دو قسمت تقسیم میشه..اینا سمت شرق خیابون بودن..
سمت غربش کلا یه دنیای دیگهس!
خیابونای باریک طولانی با الگوی ساختمونی یکسان که کلا تکرار شده از فریکوی تا هاربیه ادامه داره و اگه اونجارو مثل کف دست نشناسین حتما باید مپ به دست بگردین وگرنه گم میشین! بالاتر گفتم که الان قشر غالبش کیا هستن..یکی از مقاصد اول ایرانیا برای خونه گرفتن هم همین محلاته..
محلههای پشتی دیگه کم کم داغون میشن..گولباهار و مجیدیهکوی و یایلا دیگه چیزایی نیست که بتونیم بهش بگیم جای خوب شهر!
و البته اضافه کنم منطقه بومونتی هم طی یه سری نوسازیها داره تبدیل میشه به یه منطقه برجخیز با اجارههای بالا!
من در کل شیشلی رو دوس ندارم..با وجود اینکه خیلی راحت از شیشلی میشه هرجای شهر رفت، همیشه خیلی شلوغه..همیشه ترافیک داره..خیلی زیاد خارجی داره و این ناهمگونی بعضا باعث میشه مسائل حاشیهای زیادی پیش بیاد، اجارهها خیلی بالا و خونهها خیلی قدیمین، آلودگی صوتی و تصویریشم بالاست!
شاید تنها احساس خوبی که از شیشلی دارم مربوط باشه به وقتی که با آقای الف تو خیابونای خلوت تشویکیه قدم زدیم و از پارکی که اسمش یادم نیست ولی انقدر گربه داشت که بهش میگفتیم پارک گربه رد شدیم و یواش یواش رسیدیم سمت تلفریک یا تلکابین ماچکا به تاکسیم، سوار تلکابین شدیم و از بالای دره وسط شهر گذشتیم و اومدیم جلوی دانشکده من تو تاشکیشلا تو تاکسیم!
اگه بودجهتون اونقدری بود که بتونین سمت شرق اون خیابون یا توی رزیدانساش خونه بگیرین که هیچی! درغیر اینصورت به نظرم این اجارههای بالا و اونهمه شلوغی ارزشش رو نداره!